سخن نامه

از هر دری سخنی

سخن نامه

از هر دری سخنی

ای بابا

حوصلم سر رفته. کارایی که می کنم بهم نمی چسبه! دوست دارم برم کنار دریا و مدت ها به افق نگاه کنم دوست دارم یکی بیاد بشینه پیشم و تا می تونه بدونه اینکه توجهی به من بکنه همش حرف بزنه ولی فقط حرفای خوب. دلم برای صدای دریا و گنجیشکای توی جنگل تنگ شده. من مسافرت می خوام! 

نظرات 3 + ارسال نظر
صدف چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.asantabligh.ir

سلام خوبی وبلاگ قشنگی داری ،اگه خواستی یه سری به سایت های من بزن اگه خواستی با من تبادل لینک کنی به این آدرس مراجعه کن گلم http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.php واگه هم خواستی آمار ورتبه وبلاگ خودتو بترکونی حتما به این سایت مراجعه کن 100% رایگان هستش و می تونی به راحتی آمار بازدید وبلاگ خودتو افزایش بدی هرچقدر دلت بخواد مرسی http://asanrank.com

فاطمه پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

تو که میتونستی بری مسافرت دختر! خودت نخواستی...

شهره پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:20 ق.ظ

اره واقعا اشتباه کردم. حالا پشیمونم ولی هیچ راه برگشتی ندارم. (آدمک ناراحتی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد