سخن نامه

از هر دری سخنی

سخن نامه

از هر دری سخنی

خودم یا خودم!!!

وقتی آدم با خودشه فکر می کنه حداقل تنها نیست. ولی وقتی خودتم با خودت تنهایی دیگه هیچ کس نیست... و اون موقع دو گانه می شی. یکی خودت و یکی دیگه هم خودت. در واقع حرفی که گفته شد معنیه خاصی نداره. نمی دونم شایدم این قدر معنی داره که خودمم نمی فهمم!!!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
تاس یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:12 ب.ظ

تو را میخواهم ، به تو نیاز دارم ، دیگر طاقت دوری ات را ندارم.

خسته شدم از صبر و انتظار ، من همانم ، یک عاشق بی قرار.

تو را میخواهم و این را میدانم که بی تو یک لحظه نیز نمیتوانم زنده بمانم.

تا کی باید در حسرت نگاه به چشمانت بمانم ، تا کی باید بنشینم در گوشه ای و بهانه ی تو را بگیرم.

این دنیا برای همه زیباست اما بی تو برای من بی معناست.

معنا کن برایم ای زیباترین واژه ی زندگی ام.

از شب نمی هراسم زیرا تو روشنایی شبهای منی .

از عشق نمی هراسم زیرا تو قشنگترین لحظه ی عاشقانه منی.

تو را میخواهم ، به تو نیاز دارم ،هر جا که هستی آغوشت را برایم باز کن که دیگر طاقت ندارم.

خودت را به من نزدیک و نزدیکتر کن ، تا حتی لحظه ای عطر وجودت را حس کنم ، تا لحظه

ای به خودم بیایم و حضورت را در کنارم حس کنم. تو را میخواهم ، به تو نیاز دارم ، ای دنیا

لحظه ای سکوت کن که من فریادی در سینه دارم: دوستت دارم عشق من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد